با یادت ای بهشت من، آتش دوزخ کجاست
عشق تو در سرشت من، با دل و جان آشناست
چگونه فریادت نزنم، چرا دم از یادت نزنم
در اوج تنهایی، اگر زمین ویرانه شود
جهان همه بیگانه شود
تویی که با مایی...
ای نامت از دل و جان، در همه جا به هر زبان جاری
عطر پاک نفست سبز و رها، از آسمانها جاری
نور یادت همه شب در دل ما چو کهکشان جاری
پ.ن: درسهای سنگین و ناچسب رو با گوش دادن اینها میتحملیم و می خوانیم تا بتمامد و به میمنت انشالله خلاص شیم! با بعضیاشم مثل این اساسی سر کیف میاییم!!! همون ذوق
اگر مقصد پرواز است، قفس ویران بهتر! ::: یکشنبه 88/4/7::: ساعت 12:50 صبح نظرات ديگران: نظر