سلام
این روزا نمی دونم چم شده، یه جوری شدم، هی به رو خودم نمیارم اما انگاری یه غمی رو دلمه که هیچ جوری رفع نمی شه، شاید باید برگردم یه سری به نوشته هام از صحبت های فاطمه زهرا رفیق خوبم بزنم، شاید هم زمان دلم رو یه کم آروم کنه... یه جورایی یه حس بی قراری. قبلنا صبرم بیشتر بود... یه مدت می خوام نوشتن رو ببرم به همون تقویم یاران ناب، شاید یه کم اینجوری حالیم شد چه خبره، یه کم گم شدم، تو زندگی، دانشگاهی که خیلی نمی دونم چرا توش حضور دارم، اینکه بعدش قراره چی بشه،درگیری با آینده... البته اینم هستا! که هر وقت قراره درس بخونم با این حرفا و فکرا خودمو مشغول می کنم تا از درس فرار کنم. الانم که بازار میان ترما گرمه و ما هم علاف بیکار می چرخیم.اما خدایی گیر کردم! دیگه با حرفای کلیشه ای هم آروم نمی شم... که دارم پیش می رم که برسم به کمال، کی تضمین می کنه این همونیه که باید رفت؟
رفقا دارند تاسوعا عاشورا میرن کربلا، چی بگم... بالاخره ما هم می ریم، نمی تونم با خودم کنار بیام که امام حسین منو نبره... بالاخره که قرار نی هرکی میره کربلا که خوب باشه...آقا جان در هم ببر، یه کوچولو چشمتو ببند یواشکی رد شیم، شاید رو دل سنگی ما هم حرمت تاثیری گذاتشو یه کم آدم شدیم....
پارسال که ثبت نام قرعه کشی عمره دانشجویی بود، هرچی با خودم صحبت کردم که از خدا بخوام نتونستم، نمی دونم، نتونستم بخوام. هیچ جوره یه ذره به اندازه یه پشه هم لیاقتی نمی دیدم که بخوام یه همچین خواسته ی گنده ای رو بخوام. اما امسال اوضام از حال و روز اون پشه بدتر شده! شده شپش یا شایدم بدتر حداقل اون یه سودی واسه درخت ها داره...،امسال اما روم زیاد شده... واقعا دلم می خواد،اما می ترسم... فکر کن بری بعد دست خالی برگردی، هیچ فرقی نکرده باشی... بی معرفت بری دست از پا درازتر برگردی... اه... خدا نکنه.
خیلی وقت بود سوار تاکسی نشده بودم، صدای نوار که زیاده معمولا جیزی نمی گم، اما امروز اول صبحی این صداش رو اعصاب ما رژه رفت، آقا خونندهه می خوند که: خدا هم دیگه منو تو رو به نمی تونه برسونه، خدا هم نا امید شده و نمی تونه نیگا نکن که دستم تو دستت نیستو از این صحبتا... طاقتمان تاب شد و گفتیم حاجی ولومو بیار پایین!همیشه فکر می کنم اگه یکی داره به تو خدمات می ده و در قبالش پول می گیره باید رضایت توو رو جلب کنه، یعنی اگه قیافت داد می زنه که داری اذیت می شی خودت یه کاری واسش بکنی اگه هم می خوای عشق کنی و واست مهم نیست خب مسافر سوار نکن!
دوستان، یه سوال! میشه وقتی نظر میدید هدفتون از زندگی بگید و دقیقا بگید الان در راستای رسیدن به هدفتون دارید چه می کنید؟ یه مددی برسونید. فقط جون من اگه می خواهید حرفای کلیشه ای بزنید بی خیال، من همه ی اونا رو حفظم، یه چی بگید منم حالیم شه!
خیلی دعام کنید خیلی،
مخلصیم- یا زهرا س