"بسم رب المضطر بکربلا"
دلم می خواد بشینی جلوم بغلت کنم بگم که چقدر دوست دارم، دلم می خواد واستم جلوت، این قدر برات درد و دل کنم که دیگه نفسم بالا نیاد، دلم می خواد فقط به روم بخندی، اخم نکنی ، مثل همیشه تا خواستم بگم چقدر تو خوب بودی و من چقدر بهت بد کردم بهم بخندیو بگی بیخیال گلم مهم اینه که الان اومدی پیشم داری بام حرف می زنی، دلم می خواد بهم بگی ازت راضی ام، دلم می خواد بهم بگی همون جوری هستی که من دلم می خواد. خدا بشین جلوم کارت دارم...
می گن صدات کنم اجابتم می کنی، خدا از همه بریدم، فرار کردم به طرفت، در حضورت ایستادم بین دو تا دستات... با پریشانی و تضرع، زار می زنم خدا، امید دارم خدا چرا که ان الله علی کل شی قدیر... خدا جون خوب می دونی تو دلم چی میگذره، از ضمیرم آگاهی، هیچ کاریم ازت پنهان نیس. خدا برای حسن عاقبت به تو امید دارم...
می دونی خدا تا حالا به هیشکی نگفتم ذلیلتم، خوارتم، فقیرتم... اما خدای من (مولای یا مولای انت العزیز و انا الذلیل و هل یرحم الذلیل الا العزیز) می دونی خدا ورد زبونم شده خدا بزرگه آخه وقتی مولا علی تو مسجد کوفه بهت می گفت (مولای یا مولای انت الکبیر و انا الصغیر و هل یرحم الصغیر الا الکبیر) آخه دیگه من چی دارم بگم...
خداجونم انگار حس می کنم الان جلوت تعظیم کردم و بهت می گم:
خدا بهت تکیه کردما، خدا حسن توکلم بهت شده مثل یه سایبون بالا سرم که هیچ ما سوی الله ای از پسش بر نمی آد، آخه خدا تو پشتم نباشی کی می خواد ساپرتم کنه؟ یکی مثل خودم؟ نباشه بهتره!
خدا گاهی فکر می کنم از چه جنسی هستی فقط به یه چیز می رسم سراسر نور، احسان ، کرم، بخشش، عفو...
مولای من، سرورم، معبود من، آهای خدا... اگه تو منو عفو نکنی کی می خواد منو ببخشه؟ اگر اجلم نزدیک شد و با هیچی نیومدم طرفت چه کنم خدا؟ خدا آخه چه جوری نومید شم ازت وقتی همه ی زندگیم با زیبایی های حسن نظر تو عجین شده...
میگن قیامت یوم تبلی السرائر، همه ی اونایی که پوشوندی از من بر همه آشکار میشه همونا که پیششون تریپ مذهبی در می کردم...آره همونا که...
خدایا با من آن کن که تو را شاید نه آنچه مرا باید، باز هم به خاطر فضل و کرمت به همچو منی که از جهل و نادانی در لجه ی گناه فرو رفته ام رحم کن، پروردگارم، مهربانم، محبوبم... تو در دار دنیا گناهانم را از تمام خلق پنهان داشتی و حال آنکه من در آخرت به ستاریت از دنیا محتاج ترم... خدا تو دنیا هوامو داشتیو منو جلو بنده های صالحت ضایع نکردی پس روز قیامت هم مرا در حضور جمیع خلایق مفتضح نکن
خدا، میگما اون دنیا منم می بینمت؟ منم به لقائت می رسم؟ الان حتی نمی فهمم این لقا یعنی چی که بخوام به زبون بیارمو طلب کنم...
خدایا جود و بخششت بساط آرزوی مرا گسترده و عفو تو بهتر از عمل من است، ای خدا پس آن روزیکه میان بندگانت حکم می کنی مرا به به لقا خود شاد گردان، ای کریم ترین کسیکه که گنه کاران از او معذرت طلب می کنند...
مرا حاجت روا می کنی؟
حاجتم را رد مکن و دست طمعم را از درگاهت محروم بر مگردان، ای خدای من هرگز به تو این گمان نمی برم که حاجتی به تو دارم و عمرم را در طلبش فانی کردم باز روا نسازی...
پ.ن: اینی که خوندید ترکیبی از حرف دلم و مناجات شعبانیه بود، ماه مناجات شعبانیه خونا هم تموم شد...نگرانم چشامو وا کنم و چند روز دیگه بنویسم: رمضان الوداع برو اگه سال بعد زنده موندم شاید یه کاری کردم واست!
پ.ن: نوای وبلاگ رو گوش بدید... به یه بار گوش دادن می ارزه، من که خوشم اومد... یابن الحسن ماه رمضون امسالمونم بی تو شروع کردیم آقا... ماه رمضان آمد و دلدار نیامد...
پ.ن: التماس دعا... یا کاشف الکرب عن وجه الحسین... اکشف کربی...دعا... دعا... دعا...
یا زهرا (س)