باز هم من ماندم و از تو نوشتن...
باز هم من ماندم و از آهنگ های تنهایی ام شنفتن...
باز هم من ماندم و پیکار بر سر فراموش کردن و نتوانستن...
باز هم من ماندم و پیش بینی به وقوع پیوسته و حسرت...
بار هم من ماندم و قلبی به درد آمده...
باز هم من ماندم و شبهای بی خوابی...
باز هم من ماندم و تا صبح بیدار ماندن و در روز خفتن و خستگی...
باز هم من ماندم و عطش یار...
باز هم من ماندم و هجران یار...
باز هم من ماندم و ...
پ.ن: تلاش می کنم آروم باشم و منطقی! توکل کنم و بسپارم به خودش و لیکن چقدر سخته...
اگر مقصد پرواز است، قفس ویران بهتر! ::: جمعه 88/8/29::: ساعت 1:40 عصر نظرات ديگران: نظر