سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

سرزمین پرچم ها.....



 

بسم رب الشهدا و الصدیقین

 

از دوکوهه حرکت میکنیم به سمت شرهانی...

 

کسائیکه مثل من اولین بارشونه به سرزمین نور میان!کم کم داره

 

باورشون میشه که انگار

 

 راستی راستی مهمون شهدا هستن!

 

به یادمان شرهانی نزدیک میشیم!همون جایی که درهای آسمونی

 هنوز بازه بازه!

برامون میگن که اینجا یه روزی مقر تفحص لشکر14 امام حسین(ع) بوده و

 محل حضورشهدای تفحص!

 بی اختیار یاد شهیدحاج حسین خرازی می افتم!

یاد لبخند قشنگ و مهربونش

 که همیشه تو عکساش همراهشه!

قبلا یه چیزایی از شرهانی شنیده بودم ولی واقعا راست میگن که:

  

                                                              شنیدن کی بود مانند دیدن؟

 

عجب حال و هوای خاصی داره این مقر!تا چشم کار میکنه خاکه و پرچم!

پرچم هایی که روش نام تک تک ائمه نوشته شده!

از دور که نگاه میکنم احساس غرور بهم دست میده از اینکه این خاک توی

 سرزمینه منه!

اسم سرزمین پرچمها چقدر به اینجا میاد....

راوی شروع میکنه به صحبت:"شما الان تو نقطه ی مرزی نشستید!

اون طرف سیم خاردارا مرز ایران و عراقه...."

خودمونی بخوای بگی یعنی ....چیزی تا کربلا نمونده....

                        هر که دارد هوس کرب بلا بسم الله.......

بی اختیار یاد ضریح قشنگش می افتیم و اشک تو چشمامون جمع میشه....

اینجا!بوی شهدا رو با تمام وجود میتونی حس کنی!

مطمئنم همسفرای این اردو هیچ وقت طوفان شرهانی رو یادشون نمیره....

شهدا...استقبال کردن از مهموناشونم خاص و قشنگه!

 

..... استقبال با طوفان......

 

تا حالا شنیده بودید؟! (دقیقا یک ماه پیش!ظهر23اسفند!)

خاکای شرهانی که رو لباسات  میشینه!

وقتی حتی دیگه نمیتونی چشماتو باز نگه داری !

اونوقت...اونوقت خوشامد گویی هاشونو میشنوی....

شهدا با ذره ذره های وجودشون که تو دل این خاکاست

به استقبالمون اومدن و بازم شرمندمون کردن....

یادش بخیر!خیلی زود گذشت....

هر کسی یه گوشه ای مشغول می شد وتو خلوتش با شهدا درد و دل میکرد....

اگه زرنگ بودی و یه کم خودتو واسه شهدا لوس میکردی!یادگاری از

 شرهانی هم به مهموناشون میدادن....!!!!

جای شهدای عزیز تازه تفحص شده تو معراج شهدا بود! یه گنبد طلایی داشت

که خیلی ها دلشون رو اونجا گذاشتن و اومدن....

بهمون گفتن معراج امروز خالیه و شهید تازه تفحص شده نداره!

دلمون خیلی گرفت !دوست داشتیم این رو هم تجربه کنیم

ولی گفتیم  حتما لایق نبودیم که....

اما به قول راوی شهدا واسمون برنامه ی خاص دیگه ای داشتن...

شهدای شرهانی یه جورایی خیلی مهمون نواز بودن! ادامه ی

پذیراییشون....شب!تو پادگان شهید محمودوند بود...!!!

هر چند یکی از مسئولانذاشت خانوما برن داخل معراج و هنوز

حسرتشو میخوریم!ولی از دور زیارت کردیم و

 نماز ظهرشرهانی رو خوندیم و راه افتادیم....

 

 




Copyright © 2007, Design By HarimeYas.ir