به نام تو به کام...
به اسم تو عاشق به ظاهر همسوی تو می شوند!!! و بعد خلاف گفته ات می روند و کم کم پشت به تو می کنند... این رسم جدید آدمی زاد از نوع مذهبی اش در سنین جوانیست و نام آن را عشق زمینیه واصل به عشق الهی گذاشته است...
خیلی خودم رو کنترل کردم که از این موضوع اینجا ننویسم اما....یکی از دوستانم دچار همچنین دوست داشتنی هایی شده و از نظر من داره تلف میشه... دست به کارهایی داره می زنه که هیچ وقت تصورش هم نمی کرد... این نوع دوست داشتن ها اون هم از این جنس آدمها برایم آزار دهنده است... دوست داشتن هایی که ناله ی پدر و مادر بیچاره رو در آورده که شما به درد هم نمی خورید... و دل پدر و مادری که خدا نامشون رو در قران کنار نام خودش آورده شککستن دقیقا شروع همون راهیه که برای پشت کردن به تویی که شروع عشقی به هوای از تو بودن ومانند تو بودن و به تو رسیدن بوده است می باشد... به کجا می انجامد... الله اعلم. اگر آن پسر واقعا این دختر رو دوست داشت وقتی به او می گفتند حداقل یک سال صبر کن کمی اوضاع آروم بشه گوش می داد و برای مدتی از خودش به خاطر معشوقش! می گذشت... وقتی به خاطر معشوقت! از خودت نگذری یعنی عاشق! که نیستی هیچ، دوست دار هم نیستی...
این دقیقا مسائلیه که باعث میشه از عشق های زمینی که با اصولش چیده نشده بدم بیاد، مسئله ای که متاسفانه این روزها در دوستانم کم نیستند و بسیار بسیار نگران خودم هستم که دچار نشوم...
از نظرم عشق زمینی ای قشنگه و به او پیوند می خورد که بعد از ازدواج شروع بشه و آنها که ازقبل شروع میشه اینقدر تعدادشون کمه که به خیر بیانجامد و قدرت نفس این قدر بالاست که به ریسکش نمی ارزد...
الهی لاتکلنی علی نفسی طرفه عین ابدا