آی قهر نکن تو بامن
ریزه ریزه کم کم
دست بذار تو دستم
الاکلنگ
رنگا و رنگ
گل و گلدونه
نعنا و پونه
آشتی کنونه
چشا میشه روشن
آی قهر نکن تو بامن
پ.ن: بچه که بودم یه نوار کاست داشتم، خواهران غریب. تقریبا روزی بیست بار گوش می دادمش، خیلی دوسش داشتم. همه ی شعرهاشم حفظ بودم. یادمه یه بار یکی از دوستام، که از قبل اینکه به دنیا بیاییم با هم دوست بودیم! با هم قهر بودیم! بچه بودیم دیگه... بعد شروع کردن به خوندن این شعر... منو بلند کردم با هم خوندیم . آشتی کردیم.... دیدن این فیلم برام تداعی گر خیلی چیزا بود... خیلی انرژی گرفتم...
اگر مقصد پرواز است، قفس ویران بهتر! ::: پنج شنبه 88/4/25::: ساعت 8:8 عصر نظرات ديگران: نظر