سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

روایت درد و غفلت و سکوت...



                                       روایت درد و غفلت و سکوت...


کدامیک را باور کنیم؟



کوچکتر که بودیم هر چه را که می شنیدیم، باور می کردیم. وقتی بزرگتر شدیم و فهمیدیم گاهی آدمها دروغ می گویند ،


 ‌دیگر به شنیده ها بسنده نکردیم و قرار شد تا ندیدیم ، باور نکنیم...



و امروز بین دیده ها و شنیده ها مانده ایم که کدامیک را باور کنیم...



کدامیک را باور کنیم؟



گزارشات تامل برانگیز سایت های رسمی از وضعیت اسف بار جانبازان هشت سال دفاع مقدس را


یا لیست خدمات ارائه شده توسط بنیاد شهید و امور ایثارگران را...



کدامیک را باور کنیم؟



تجمع جانبازان در مقابل نهاد ریاست جمهوری در تاریخ 1/3/86 در اعتراض به عدم رسیدگی به دستور رئیس جمهور یا


دستور 6 ماده ای رئیس جمهور که برای پیگیری و حل مشکلات درمانی در تاریخ 26/10/85 صادر شده بود...



کدامیک را باور کنیم؟



سخنان رئیس جمهور در جمع جانبازان شهر شیراز که می گفت :" مسئولان توجه داشته باشند که همه ی موجودیت


انقلاب مرهون مجاهدت ها و فداکاری خانواده های شهدا و جانبازان است،


 آنان صاحبان اصلی انقلاب هستند و همه باید خودشان را مدیون و بدهکار آنان بدانند..."



یا حرف های جانباز شیمیایی که در تجمع 26/3/86 در مقابل ساختمان مرکزی بنیاد شهید در خیابان طالقانی ،


‌کفته بود:"وقتی به بنیاد شهید می رویم و بحث می کنیم، جواب می دهند: می خواستید به جبهه نروید!!!!!" ...



کدامیک را باور کنیم؟



جانبازی را که برای امرار معاش و هزینه ی درمان ، کنار خیابان ، بساط پهن می کند یا آقازاده ای را که از پیش دانشگاهی


می داند که در آینده پشت کدام میز قرار است ریاست کند...



کدامیک را باور کنیم؟



سخن حضرت روح ا... (ره) را که فرمود:"من در میان شما باشم یا نباشم ، به همه سفارش و وصیت می کنم :‌


 نگذارید پیشکسوتان شهادت و خون در پیچ و خم زندگی به فراموشی سپرده شوند"...



یا بیمارستان ها و آسایشگاه های جانبازان را که سالی یکبار ملاقات کننده دارند... فقط روز جانباز...



کدامیک را باور کنیم؟



برج ها و باغ ها و ویلا ها و ماشین های آخرین مدل مردمی که در جنگ 8 ساله غایب بودند ...



یا خانه ها و اتاق های اجاره ای و نامناسب قهرمانان میهن اسلامی را در بد ترین نقاط کشور...



کدامیک را باور کنیم؟



وقت گذرانی دانشجویان امروزی در دانشگاه ها و اخراج شدنشان پس از مشروطی های متوالی...



یا انصراف از تحصیل فرزند یک جانباز به دلیل مشکلات اقتصادی و مالی خانواده...



کدامیک را باور کنیم؟



شمار زیاد جانبازانی را که در اعتراض به وضعیت بد معیشتی و درمان خود هرچند وقت یکبار تجمعی می کنند...



یا سخن مسئول بازرسی بنیاد را که می گفت:" 80 درصد این جانبازان دروغ می گویند و می خواهند سوء استفاده کنند"...




کدامیک را باور کنیم؟



درد و رنج قهرمانانی را که سلامتی خود را در راه خدا، پایداری انقلاب اسلامی و نجات مردم به خطر انداختند...



یا غفلت و سکوت و کوتاهی و بی توجهی خود را نسبت به مشکلات این عزیزان ...



چگونه می توان باور کرد؟





دوست داشتم باور کنم که تنها من دچار این غفلت بزرگ شده ام... دوست داشتم باور کنم که قلب این ملت برای


قهرمانانش می تپد...


 دوست داشتم باور کنم که حداقل نیمی از


احترامی را که در اروپا برای کهنه سربازان جنگشان قائل هستند در ایران هم برای جانبازان قائل شوند...



دوست داشتم باور کنم که تمام اخبار خبر گزاری مهر از وضعیت جانبازان ایران کذب است...دوست داشتم باور کنم که بنیاد

به جانبازان ، خدمات صادقانه می کند...اما فصل،


‌فصل ناباوری ماست...ما که نسل بعد از انقلابیم...ما که سنّمان به تعداد سالهای جانبازی یک قهرمان است...از "دیروز" فقط


شنیده ایم و "امروز" را می بینیم و باور نمی کنیم که "امروز" فردای همان "دیروز" است...




خواستیم درد جانبازان را بنویسیم ، شاید درمان شود...اما هرچه نوشتیم از ما غلط گرفتند و گفتند:"کذب" است...


                                                   اکنون برای تو نوشتم، تو قضاوت کن...





      ما که درد را از هر طرف نوشتیم، درد بود...




Copyright © 2007, Design By HarimeYas.ir