سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

ترس



همچو منی

پیش تمامی بندگانت که معترف بود

به ناتوانی اش

که می ترسد

می ترسد از شرمساری اش پیش تو

می ترسد از سر به پایین افکنده بودنش

می ترسد از اقرار بیش از این به ناتوانی اش

می ترسد از بغض در گلو مانده اش

می ترسد از به قریب غریب شدنش

می ترسد یادش برود

می ترسد از تکیه به غیر زدنش

می ترسد از خشیت به غیر داشتنش

همچو منی

که دیده است تبلور این ترس ها را به روحش

که دیده است درماندگی اش را به هنگام وقوع آن چه از آن واهمه داشته است

که دیده است بیچارگی اش را در برابر رانده شده ات

حال چگونه نترسد

چشمان امیدمان به توست معبودم

اغثنی

...

اغثنا

اللهم انشدک ب...

یا زهرا س




Copyright © 2007, Design By HarimeYas.ir